شنبه خیلی استرس
این روز را داشتم شدیدا هم پر کار هست ولی دگه ظهر می رم غذای اداره را هم می دهم به رها و بعد می برمش کلاس زبان کلا خوبه همه چیز اما انگار می تونست پویاتر و غنی تر باشه و نشد خورشت بادمجون داریم به نظر خودم عالیه . اهان تا یادم نرفته عصر می رم ارایشگاه لیفت ابرو خوبه ولی نه حالا وا!!!!1شنبه تعطیله خونه ایم کلشم خونه ایم الویه داریم و فقط می ریم قدم می زنیم همین که می گم روزا الکی الکی بی کار خاصی می ره انگار لیز می خوره از زیر دستت . 2شنبه خونه ایم لاازنیا و چونه زدنهای رها برای این که باباش کمتر بخوره به خودش برسه بلال درست می کنیم خوب نیست و توی بالکنیم باید مهاجرت را فکری براش بکنم که نمی کنم . 3شنبه اداره بالاخره بازم کار هیچ کسم نیست اما من ظهر می رم برای خودم خونه کوکو اسفناج داریم که می بریم پارک و خیلی خوبه رژیممو خوب رعایت می کنم اما متاسفانه وزنی کم نشده نمی دونم مشکل کار از کجاست . 4شنبه اداره هستم با کلی کار یعنی قشنگ جون می کنم خوب پس حق دارم وقتی یک اشتباه حواس پرتی نکبت می کنم اون قدر اعصابم داغون شه دیگه هی خونه سبزی پلو داریم خبری نیست مامان هم خوبه و خدا را شکر
هفته سختمون
گذشته . 5شنبه خونه ایم ظهر سانس 11 تا 12 رکوردگیری داره برای اولین بار می ریم پشیمونم مثل چی شلوغه تازه مربی اصلی دیر می یاد می گه تا 12 و نیم بمون بعد می گه بمون تا1 بابچه های این سانس بعد می گه تنها بمون بعد قشنگ مثل جنازه می رسیم خونه اما خودش بسی خوشحاله و اصرار که بازم برم . وزنم یک کوچولو کم شده حالا به اینده امیدوارم . جمعه خونه ایم ماهی می خوریم خوشمزه شده کلاس می ره پروانه را شروع می کنه و باز حرف و حدیث مهاجرت و ناراحتی من خبر دیگه هم نیست والا یا شاید حوصله ندا روزهای قشنگ من و تو...
ادامه مطلبما را در سایت روزهای قشنگ من و تو دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : farfar2010a بازدید : 18 تاريخ : چهارشنبه 26 مرداد 1401 ساعت: 18:00